مسئولان در گفتوگو با «ایران» از کاهش بارندگی و تأثیر آن بر تولید گزارش دادند
3.8میلیون هکتار از اراضی کشاورزی در معرض خشکسالی
گندم، جو، سبزی، صیفی و دانههای روغنی بیشترین کاهش تولید بر اثر کاهش بارش را دارد
سهیلا یادگاری
خبرنگار
سازمان هواشناسی سال گذشته، پاییز و زمستان کم بارشی را در کشور پیشبینی کرده بود، این کم بارشی اکنون به بهارامسال هم منتقل شده و آنطور که سحر تاجبخش، رئیس سازمان هواشناسی در گفتوگو با «ایران» می گوید: از مهر سال 99 تا شهریور 1400، جزو 5 سالی است که بیشترین کم بارشی را از سال 1370 تا کنون داشتهایم.
کاهش بارش، نگرانی در مورد تأمین آب شرب، آب کشاورزی، ذخایر آبی و مدیریت تأمین آب را تشدید میکند. در این میان با توجه به اینکه بیش از 6میلیون هکتار اراضی کشاورزی دیم است، بر اثر کاهش بارش و خشکسالی، کاهش تولید در بخش دیم و بویژه تولید گندم پیشبینی شده است.
خسارت خشکسالی بر تولید
سیدمحمدموسوی، مدیرکل دفتر مدیریت بحران و کاهش مخاطرات وزارت جهاد کشاورزی در گفتوگو با «ایران» گزارشی از ارزیابی این وزارتخانه از خسارت احتمالی خشکسالی امسال بر بخش تولید را ارائه کرد. به گفته موسوی در سال زراعی 99-1400 و تا 15 فروردین امسال، بارشها نسبت به مدت مشابه سال قبل 50 درصد و نسبت به بلند مدت 40 درصد کاهش دارد.
موسوی افزود:کاهش میزان بارش، توزیع زمانی و مکانی نامناسب بارندگی، افزایش میانگین نسبی دما و افزایش تبخیر تبعات نسبتاً گسترده خشکسالی به بیش از 3.8 میلیون هکتار اراضی کشاورزی در 24 استان است و پیشبینی 4 میلیون تن افت محصولات باغی و زراعی در این سطح از اراضی شده است.
موسوی گفت: بررسی و برآورد اولیه از استانها معرف این واقعیت است که حدود 478 هزار هکتار از اراضی کشاورزی متأثر از کم بارشی، سطح غیرقابل برداشت و حدود 3.2 میلیون هکتار سطح مواجه با افت تولید خواهد داشت. بهگفته مدیرکل دفتر مدیریت بحران و کاهش مخاطرات وزارت جهاد کشاورزی از کل حدود 8.75 میلیون هکتار اراضی کشاورزی ارزیابی اولیه شده تا آخر بهمن سال گذشته در 24 استان، 29 درصد آن بیمه بوده است.
یکی دیگر از آثار کاهش بارشها پیشبینی کاهش تولید علوفه در مراتع است که موسوی به آن اشاره میکند.
موسوی گفت: بر اساس پیشبینیها گندم، جو، سبزی، صیفی، نباتات علوفه ای و دانههای روغنی بیشترین افت تولید بهخاطر خشکسالی را دارد. همچنین استانهای سیستان و بلوچستان، کرمانشاه، گلستان، هرمزگان، کرمان و خوزستان استانهایی هستند که بیشترین خسارت تولید بهخاطر کم بارانی را خواهند داشت.
کشت دیم در معرض خطر
حمیدرضا جانباز، مشاور معاونت آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی نیز در گفتوگو با «ایران» از وضعیت نامناسب کشت دیم در استانهای غربی بویژه در کرمانشاه و ایلام بهخاطر کاهش بارش خبر داد. جانباز افزود: در برخی استان ها ممکن است بارش های آخر فروردین یا دهه اول اردیبهشت کم بارشی ماههای گذشته را جبران کند اما در مناطق گرمسیری این بارشها اثری بر کشت ندارد و کشت دیم در این مناطق از بین رفته است.
مشکل اصلی کم بارشی در کشت دیم نمایان میشود و در کشت آبی مشکلی بهخاطر کاهش بارش باران، اثر زیادی ندارد. در کشور 8 میلیون هکتار اراضی کشاورزی آبی داریم که به گفته مشاور معاونت آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی در 8 سال گدشته 2.5 میلیون هکتار از این اراضی تحت آبیاری تحت فشار، بارانی و قطرهای قرار گرفته و 1.5 میلیون هکتار هم تجهیز و نوسازی شده و شبکههای فرعی در این اراضی احداث شده است. به این ترتیب در چند سال اخیر تجهیز اراضی آبی، خسارات خشکسالی در اراضی دیم را تا حدودی جبران مافات کرده است.
جانباز افزود: برای کاهش خسارت خشکسالی در اراضی دیم اقدامات دیگری مانند استفاده از کشت مناسب هر منطقه، تعیین زمان کشت مناسب و تحویل بذر اصلاح شده به کشاورزان انجام شده و این اقدامات از خطرات خشکسالی تا حدودی کم کرده است اما به هر حال در کشت دیم مهمترین عنصر بارش باران است و قطعاً کاهش محصول بهخاطر خشکسالی در اراضی دیم اتفاق میافتد.
او افزود: 200 هزار هکتار اراضی گرمسیری در غرب کشور مجهز به سیستم آبیاری نوین شده که به این ترتیب خطری این اراضی را تهدید نمیکند. اما در بیشتر اراضی در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، زنجان، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان، خراسانهای رضوی و شمالی، چهارمحال و بختیاری و شمال خوزستان کشت دیم داریم که هیچ منبع آبی بجز آب بارندگی در اختیار ندارند.
جانباز گفت: در این مناطق 8 تا 9 میلیون تن گندم دیم تولید میشود که خشکسالی این عدد را به نصف کاهش می دهد. اما تولید گندم در اراضی آبی در حال رشد است.
بهگفته جانباز در بهترین شرایط بارشی، 120 تا 130 میلیارد متر مکعب آب از بارندگی حاصل میشود که 60 تا 70 میلیون متر مکعب به بخش کشاورزی اختصاص مییابد به این ترتیب در کشت آبی خوشبختانه مشکلی در تولید نداریم اما کشت دیم از خشکسالیهای متعدد متأثر شده است.
بر اساس آماری که مشاور معاونت آب و خاک ارائه کرد از مهر سال گذشته تا 20فروردین امسال 111 میلیمتر بارندگی داشتیم که نسبت به میانگین بلند مدت 41 درصد کاهش بارش ثبت شده است. این میزان در استانها متفاوت است بهطوری که در کرمان بارشها در این بازه زمانی نسبت به بلند مدت کاهش 70 درصدی، سیستان و بلوچستان کاهش 93 درصدی، کرمانشاه کاهش 43 درصدی، آذربایجان شرقی کاهش 17 درصدی، آذربایجان غربی کاهش 16 درصدی و اردبیل کاهش 10 درصدی بارندگی دارند.
جانباز گفت: در استانهای خنک مانند اردبیل و آذربایجانهای شرقی و غربی امیدواریم بارشهای بهاری کمبود بارشها را جبران کند اما در مناطق دیگر بارشهای آینده دیگر تأثیری بر کشت ندارد.
ادامه کم بارشی تا شهریور
رئیس سازمان هواشناسی هم با ارائه آمار بارندگی گفت: بارشها در کشور نسبت به میانگین بلند مدت 40 درصد کاهش داشته است. برای مثال در استانهای کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری، فارس، لرستان و ایلام تا 20 فروردین 100 میلیمتر کاهش بارش ثبت شده است. در استانهای جنوبی مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان، جنوب فارس کاهش بارش به میزان استانهای دیگر نیست اما تأمین آب ناشی از بارش در این استانها به کمتر از 90 درصد رسیده است که وضعیت نامناسب را در این استانها نشان میدهد.
تاجبخش گفت: در مجموع در هیچ استانی بارش در حد نرمال یا بالاتر از نرمال نداریم و هر چند در اردیبهشت بارندگیهای خوبی خواهیم داشت اما این بارندگی بههیچ وجه کمبود بارش را جبران نمیکند و تا پایان سال آبی در شهریور وضعیت مناسبی برای تأمین آب ناشی از بارش نخواهیم داشت چون انباشتگی آب بارش بشدت کاهش یافته است.
تاجبخش گفت: امسال سال خشکی را داریم و از سال 70 تا کنون امسال جزو 5 سال دارای کمترین بارشها است.
بهگفته تاجبخش چون در سالهای 98 و 99 بارشهای خوبی در کشور بوده ذخایر سدها مناسب است اما مدیریت منابع آب برای مصارف شرب، کشاورزی و مصارف دیگر بسیار اهمیت دارد.
تاجبخش گفت: در مناطق زاگرس جنوبی و کارون بهخاطر وجود سدها ذخایر آب خوبی داریم که باید مدیریت شود. تأمین آب از کشورهای همسایه بخصوص در جنوب شرق کشور، چشمانداز خوبی ندارد و شرایط مساعدی در تأمین آب نداریم. امسال همچنین ذخیره آب ناشی از پوشش برف بهخاطر کاهش شدید بارش برف ذخیره مناسبی نیست.
رئیس سازمان هواشناسی گفت: در بهمن ماه وضعیت آبی کشور را به شورای عالی آب گزارش کردهایم تا آنها برنامه مناسبی برای مدیریت مصارف منابع آب اجرا کنند.
مرتضی عزتی
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
علم به معنای اساسی و پایهای به مفهوم دانستنیهایی است که قابل استدلال و اثبات باشد. در این صورت این علم و دانسته در تمام مناطق دنیا یکسان است. برای مثال اینکه آب در 100 درجه سانتیگراد به نقطه جوش میرسد، در تمام نقاط دنیا یکسان است و تفاوتی درشرق و غرب ندارد.
بخشی از دانستنیهایی اقتصاد که در قالب علم جای میگیرد نیز در حکم علم است و بومی و غیربومی ندارد. حال اگر قصد استفاده سیاستگذاری از علم اقتصاد را داشته باشیم، ممکن است که چند قاعده اثبات شده در هر بخش داشته باشیم که تنها تعدادی از آنها به درد سیاستگذاران بخورد. بدین ترتیب از دانستههای اثبات شده علم اقتصاد بهره میبریم. برای مثال علم اقتصاد میگوید، اگر پایه پولی افزایش یابد تورم ایجاد میشود. اگر پایه پولی اندک افزایش یابد با تورم کمتری مواجه میشویم و اگر همزمان تولید از پایه پولی رشد بیشتری داشته باشیم، تورمی هم نخواهیم داشت. این قاعده در ایران و تمام کشورهای دنیا وجود دارد.
این بخش از علم اقتصاد هیچ تفاوتی در مناطق مختلف دنیا ندارد و بر همین اساس امکان بومیسازی آن نیز وجود ندارد.
ممکن است بگوییم که در کشور ما مردم فرهنگ خاصی دارند و رفتارهای خاصی در شرایط معین از خود نشان میدهند که عواقب خاصی نیز به دنبال دارد. اگر این موضوع را اثبات کنیم، به یک قاعده علمی تبدیل میشود که براساس مشاهدات تجربی به دست آمده است. اما این یافته به معنای بومیسازی نیست، بلکه به معنای یافتههای علمی براساس تجربیات خاص دراقتصاد ایران است. ممکن است نتیجه آن فقط به درد سیاستگذاران در ایران بخورد و در هیچ کشور دیگری چنین شرایطی وجود نداشته باشد و ممکن است درآینده برای برخی از کشورها نیز مصداق پیدا کند.
برای نمونه زمانی در اقتصاد میگفتند که اگر قیمت کالایی افزایش یابد تقاضا برای آن کاهش مییابد و برعکس. تصور میشد که این قاعده برای تمام کالاها یکسان است. اما در انگلستان، زمانی که قیمت سیبزمینی کاهش یافت، تقاضا برای آن افزایش نیافت. در واقع این قاعده برای کالاهای خاص و در شرایط خاص مصداق ندارد و بر همین اساس نتیجهگیری شد که تنها برای کالاهای عادی این قاعده کاربرد دارد، اما نمیتوان گفت که این قاعده مختص انگلستان است. به این معنا علم بومی وجود ندارد و نمیتوانیم بگوییم که علم مختص اقتصاد ایران است مگر اینکه علم نباشد. در صورتی که دانستهای علم باشد و امکان اثبات داشته باشد در تمام دنیا مصداق خواهد داشت.
ولی در سیاستگذاری میتوان شرایط را بررسی کرد و بسته به شرایط از یافتههای علمی دنیا استفاده کرد. گاه به جای علم از اعتقادات استفاده میشود. برای مثال در نظام کمونیستی از باورها و اعتقادات رهبرانشان در اقتصاد استفاده کردند که دربرخی از موارد موفق بود و دربرخی موارد نیزبه موفقیت نرسید. نمیتوان گفت که این جزو علم اقتصاد سوسیالیستی است.
در مجموع هر موضوعی که جنبه عام داشته باشد و مفهوم علم به خود بگیرد در تمام کشورها یکسان است. میتوان اعتقادات و باورها را در سیاستگذاری ملاک عمل قرار دهیم و بگوییم که شرایط خاصی داریم، اما این به معنای بومیسازی علم اقتصاد نیست.